رمان دِل بند زده قسمت اول
رمان دِل بند زده قسمت اول نام رمان : دِل بند زده نام شخصیت ها: دلسا و بهرام ژانر:عاشقانه رمانی ها خلاصه:دلسا از همه ی مردها متنفره..بخاطرشکست عشقی که از دو مرد زندگیش درگذشته خورده..سرد و مغرور و یک...
View Articleرمان دِل بند زده قسمت دوم
رمان دِل بند زده قسمت دوم با تعجب نگاهش کردم که ادامه داد: -فکر نمی کردم این قدر توی زندگیت سختی کشیده باشی! از جام بلند شدم و مانتومو تمیز کردم.با دستمال بینیمو پاک کردم و کیفمو گذاشتم روی شونه ام...
View Articleرمان دِل بند زده قسمت سوم
رمان دِل بند زده قسمت سوم چی شد؟ -هیچی.گفت میتونم به کارم ادامه بدم -خیلی خوبه که.حالا چرا دمغی؟ -هیچی هیچی.یکم خستم. -الهی داداش فدات شه..بیا بریم برسونمت بعد یه دل سیر بخواب لبخند کمرنگی زدم.با یه...
View Articleرمان دِل بند زده قسمت چهارم
رمان دِل بند زده قسمت چهارم صبح به سردرد شدیدی از خواب بلند شدم..خیلی دوست داشتم بازم بخوابم ولی نمیشد..کلی کار داشتم… به زور از جام بلند شدم و رفتم بیرون…کامران روی کاناپه خوابیده بود.دلم نیومد بیدارش...
View Articleرمان دِل بند زده قسمت پنجم
رمان دِل بند زده قسمت پنجم بدون اینکه از بهرام خداحافظی کنم از ماشین پیاده شدم.سرم به شدت گیج می رفت و به زور در خونه رو باز کردم و رفتم تو.می دونستم هنوز اون بیرونه و نگران.ولی ازش دلخور بودم....
View Articleرمان دِل بند زده قسمت آخر
رمان دِل بند زده قسمت آخر با سینی سوپ وارد اتاقش شدم.کامران داشت آهسته باهاش حرف میزد و بهرامم هر از گاهی سر تکان میداد. با تک سرفه ای از هم جدا شدن و کامران بلند گفت: -خب دیگه من برم سراغ نخود سیاه...
View Article
More Pages to Explore .....